@@@عشق و...............@@@ مطالب جالب و گوناگون

یه روزی یه مرده نشسته بوده و داشته روزنامه اش رو می خونده که زنش یهو ماهی تابه رو می کوبه تو سرش!
مرده می گه: برا چی این کار رو کردی؟
زنش جواب می ده: به خاطر این زدمت که تو جیب شلوارت یه تکه کاغذ پیدا کردم که توش اسم جسیکا نوشته شده بود…
مرده می گه: وقتی هفته پیش برای تماشای مسابقه اسب دوانی رفته بودم اسبی که روش شرط بندی کردم اسمش جسیکا بود.
زنش معذرت خواهی می کنه و می ره به کارای خونه برسه.
سه روز بعد، مرد داشت تلویزین تماشا می کرد که زنش این بار با یه قابلمه ی بزرگتر می کوبه تو سرش به طوری که مرده تقریبا بیهوش می شه.
مرد وقتی به خودش میاد می پرسه این بار برای چی منو زدی؟
زنش جواب می ده: آخه اسبت زنگ زده بود

نظر از یاد نرود !!!

15 آذر 1391برچسب:, :: 11:15 :: نويسنده : ارش دانیالی

بقیه اش تو ادامه ...

 

 

        نه انصافا خوشگل نیست ؟؟؟؟؟؟

15 آذر 1391برچسب:, :: 11:15 :: نويسنده : ارش دانیالی

بهلول و طعام خلیفه

 

اورده اند که هارون الرشید طعامی را برای بهلول فرستاد، خادم خلیفه طعام را نزد بهلول اورد و پیش او گذاشت و گفت این طعام مخصوص خلیفه استو برای تو فرستاده است تا بخوری. بهلول ان طعام را پیش سگی که دران خرابه بود گذاشت.

خادم بانگ بر او زد که چرا طعام خلیفه را پیش سگ میگذاری ؟

بهلول گفت دم مزن، اگر این سگ بشنود که این طعام از خلیفه است او هم نخواهد خورد.

حمام رفتن بهلول

روزی بهلول بحمام رفت ولی خدمه حمام باو بی اعتنایی کردند و ان قسم که دلخواه بهلول بود او را کیسه ننمودند.با اینحال وقت خروج از حمام بهلول ده دینار که همراه داشت همگی را به استاد حمام بخشید و کارگران حمام چون این بذل و بخشش را بدیدند همگی پشیمان شدند که چرا نسبت باو بی اعتنایی کردند .

 

بهلول باز هفته دیگر بحمام رفت ولی این دفعه تمام کارگران با کمال احترام او را ششتند و مواظبت بسیار نمودند ولی با اینهمه سعی و کوشش کارگران موقع خروج از حمام بهلول فقط یک دینار بانها داد کارگران و استا متغییر گردیدند و گفتند سبب بخشش بی جهت هفته قبل و رفتار امروزیت چیست؟

 

بهلول گفت :مزد امروز حمام را هفته قبل که حمام امده بودم پرداختم و مزد ان روز حمام را امروز میپردازم تا شماها ادب و رعایت حال مشتری های خود را بنمایید.

 

بقیه در ادامه مطلب 

نشتن بهلول در مسند هارون

روزی بهلولوارد قصر هارون شد و چون مسند خلافت را خالی و بلامانع دید فورا بدون ترس بالا رفت و بر جای هارون قرار گرفت.

چون غلامان خاص دربار ان را مشاهده کردند فورا بهلول را با ضرب تازیانه از مسند هارون پایین اوردند. بهلول به گریه افتاد و در همین حال هارون سر رسید و دید بهلول گریه میکند از پاسبان علت گریه بهلول را سوال نمود. غلامان واقعه را به عرض هارون رساندند. هارون انها را ملامت نمود و بهلول را دلداری داد و نوازش نمود. بهلول گفت من بر حال تو گریه میکنم نه بر حال خودم چرا که من به اندازه ی چند ثانیه بر جای تو نشستم اینقدر صدمه و ازار و اذیت دیدم وای بر  تو که مدت عمر خود را در بالای این مسند نشسته ای.

بهلول و مرد شیاد

آورده اند که بهلول سکه طلائی در دست داشت و با آن بازی می نمو د . شیادی چون شنیده بود بهلول
دیوانه است جلو آمد و گفت :
اگر این سکه را به من بدهی در عوض ده سکه که به همین رنگ است به تو میدهم . بهلول چون سکه های او را دید دانست که آنها از مس هستند و ارزشی ندارند به آن مرد گفت به یک شرط قبول می کنم اگر سه مرتبه با صدای بلند مانند الاغ عر عر کنی !!!
شیاد قبول نمود و مانند خر عرعر نمود . بهلول به او گفت :
تو که با این خریت فهمیدی سکه ای که در دست من است از طلا می باشد ، من نمی فهمم که سکه های تو از مس است . آن مرد شیاد چون کلام بهلول را شنید از نزد او فرار نمود .

 

بهلول و دزد

اورده اند که روزی بهلول کفش نو پوشیده بود داخل مسجدی شد تا نماز بگذارد. در ان محل مردی را دید که به کفشهای او نگاه میکند فهمید ه طمع کفش او را دارد. ناچار با کفش به نماز ایستاد. ان دزد گفت: با کفش نماز نباشد .بهلول گفت اگر نماز نباشد کفش باشد.


15 آذر 1391برچسب:, :: 11:15 :: نويسنده : ارش دانیالی
1.یک ساعت,60 دقیقه از بازی گذشته 

2.همه چیز به بازی آخر میچسبه 

3.داور در سوت خودش میزنه 

4.بذارید به صراحت بگم که دو دقیقه وقت به پایان مسابقه باقی مونده ! 

5.شاید نزدیک ترین کشور به قطب جنوب , آفریقای جنوبی باشه 
 بقیه تو ادامه مطلب ...
6.تشنش شده داره اب میخوره . نوش جان 

7.باران هم به شدت میوزه 

8.بازی شیلی و اسپانیا بسیار جذاب خواهد شد مخصوصا اینکه بازیکنای هر دو تیم هم زبان و همجنس و (بعد از یه مکث طولانی) و هم زبان هستن 

10.وقتی یه بازیکن هوندوراس تنه میزنه , انگار یه درخت تنه میزنه 

11. تعویض های دلبوسکه خارج از عرفه . 

12.اسپانیا یه گل زده ، داوید ویا هم زده ، خیلی قشنگم زده ، 5 دقیقه پیشم زده 

13.با شماره 2013 تماس بگیرید و پیامک بدید 

14.بله ! این گل هم تقدیم به شهدای 8 سال دفاع مقدس 

15.بدون شک الان مردم شهر چلسی خیلی خوشحال هستند 

16.داور هند پنالتی رو دیده و میگه نه ! 

17.کاسیاس هرگز به قد و قواره ی آرکوندا نمیرسه 

18.هنوز هم مزه مزه میکنن تا توپو بزنن 

19.خوب الان دو تیم باید هر کدوم 5 تا پنالتی بزنن.باید بگم که هر تیمی که پنالتی ها رو ببره یعنی اینکه بازی رو برده و هر تیمی هم که ببازه یعنی اینکه بازی رو باخته
 
21.بعد از شوت سرکش Teves , مارادونا مثل یه تماشاگر مثل یه طرفدار مثل یه فوتبالیست خوشحال میشه

22.واقعا عجیبه که در تهران ما الان هوا گرمه،ولی در افریقا الان هوا سرده
23.شما از روی قطر 2 بازیکن میتونید بفهمید کدوم قوی تره

 البته سوتی های اقای خیابانی اونقدر زیاده که اگه بخوایم همشو بذاریم بایدکار و زندگیمونو تعطیل کنیم.

15 آذر 1391برچسب:, :: 11:15 :: نويسنده : ارش دانیالی

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 26 صفحه بعد

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش امدید آغاز ماه محرم و شهادت جانگداز حضرت سیدالشهدا و هفتاد و تن از یاران با وفایش بر دوستداران اهل بیت عصمت و طهارت تسلیت باد.
آرشيو وبلاگ
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان عشق دوستی و آدرس modern2013.LoXBlog.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 2
بازدید ماه : 32
بازدید کل : 1116
تعداد مطالب : 102
تعداد نظرات : 5
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


چت